1

آئوگنبورگ (قلعه چشمان)

شناسه محصول: book-1401-10-2-1-176-4-5-33-7 دسته: , تاریخ انتشار: 3 اردیبهشت 1403تعداد بازدید: 931
قیمت محصول

96,000 تومان

ناموجود

جزئیات بیشتر

وزن 150 گرم
ابعاد 20 × 14 × 0.5 سانتیمتر
قوانین استفاده

خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آماده‌سازی می‌شود.

  • دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادام‌العمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
  • بست‌ بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
  • تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
توضیحات مختصر محصول
آئوگنبورگ (قلعه چشمان)

کتاب آئوگنبورگ (قلعه چشمان) نوشته جناب آقای شاهین رمضان زاده را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

فصل اول: واقعیت پشت چشم
«از هر آنچه زیباست می‌ترسم!
انضباط در ترکیب‌بندی رنگ‌های زیبای جهان از پشت چشمانمان، ترس‌های بالقوه در جهانمان را تقلیل می‌دهند. پشت هر زیبایی یک خطر است و از خطر باید ترسید.
همه می‌ترسند!
شجاع کسی است که از مرحله ترس عبور می‌کند و ترس در او مستولی نمی‌شود.
شاید من ترسو هستم و در مرحله ترس گیر کرده‌ام، شاید هم نگاه تیزبینانه‌تری به ترس‌های موجود پنهان در پشت زیبایی‌های جهان دارم».
،،
قوی‌ترین بخش یک هنرمند، نگاه او به پیرامون است. یک نقاش خبره ابتدا می‌بیند و سپس احساسات خود را با تلفیقی از استعداد شخصی و چگونگی فهم دیده‌ی خود بر روی بوم نقاشی می‌نشاند. نقاشی که با چشمانش اندازه‌گیری می‌کند و ترکیب‌بندی رنگ را از جهان واقع ضبط می‌کند، چشمانش دیگر چشمان معمولی نیست و قدرت تصویرسازی دارد.
شب‌هنگام در اتاق
مردی با چشم‌هایی کم‌سو و گردنی تا نیمه خم به نزدیکی بوم نقاشی با قلم‌موی خود روی صفحه‌ی بوم بازی‌بازی می‌کرد و گویی اندوهگین یا خسته بود. دیگر رمق کار نداشت و صرفاً برای هنوز نخوابیدن خود جویای بهانه‌ای بود.
آهی کشید و از جا برخاست، قلم‌مو را در جایگاهش پرت کرد و بی‌حوصله به سمت تخت رفت. در همین حین که روی تخت نشست، از پنجره‌ی بزرگ کنار تختش به بیرون نگاه کرد و با انگشت اشاره‌اش به‌آرامی و با زمزمه زیر لب شروع به شمارش اندک واحدهایی از ساختمان‌های روبه‌رو که هنوز چراغشان روشن بود کرد.
یک، دو… سه، چهار… پنج، شش و هنوز به هفت نرسیده بود که آسمان همانند روز روشن و حتی کل تصویر پشت پنجره به شکل عجیبی سفید شد!
چشمانش دیگر از پشت پنجره جز سفیدی چیزی نمی‌دید تا اینکه در همان‌جا که روی تخت نشسته بود از حال رفت و بیهوش روی تخت افتاد.
اتاق از نگاهی بیگانه
چشم باز و بسته در تاریکی مطلق تفاوتی ندارد، فقط وجود فیزیک خودت را حس می‌کنی و جایی که روی آن قرار داری.
مرد در احاطه‌ی این تاریکی به هوش آمد و ترسیده بود، نمی‌دانست چشمانش باز است یا بسته!
نمی‌دانست کجا قرار دارد و نمی‌توانست چیزی به خاطر بیاورد.
روزنه‌ای از نور شعاعش از دور گسترده شد و سایه‌ی یک زن از درون آن نور به مرد نزدیک می‌شد.
مارتین، مارتین… همواره زن شروع به صداکردن این نام کرد!
چراغ‌های اتاق را زن از جایی که کلیدش را می‌شناخت روشن کرد.
،،
برای مرد دنیا به‌یک‌باره روشن شد و چشمانش را تا جایی که قدرت داشت به هم می‌فشرد. مرد که نمی‌توانست ببیند و نیاز به زمان داشت تا چشمانش به نور عادت کند به زن گفت: «من و شما هم را می‌شناسیم؟!».
زن متعجب شد و پاسخ داد: «مارتین شوخی‌ات گرفته؟! منم جنیفر، زنت! تو حالت خوبه؟! چرا رنگت پریده؟».
مرد کمی آرام شد ولی چون چیزی یادش نمی‌آمد همچنان کلافه بود و به زن گفت: «نه حالم خوب نیست!
حتی اسمم هم یادم نمی‌آد، چه برسه به تو. نمی‌دونم اصلاً کجا بودم و الآن چجوری اینجام؟!».
زن به مرد نزدیک شد و روی تختی که مرد روی آن دراز بود، نشست. شروع به ماساژدادن مرد کرد و کم‌کم زیر لب برای مرد آوازی زمزمه کرد.
چهره‌ی آن زن بسیار زیبا بود و صدایش اغواگرایانه. مرد با حالتی کلافه دستش را به سمت صورت زن برد و گفت: «من کی‌ام؟ چجوری زیبایی مثل تو رو یادم نمی‌آد؟!».
زن که آواز می‌خواند، شروع به خنده کرد.

نمایش بیشتر
دیدگاه های کاربران
دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید
تعداد دیدگاه : 0 امتیاز کلی : 0.0 توصیه خرید : 0 نفر
بر اساس 0 خرید
0
0
0
0
0

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمه‌‌ای خودداری کنید.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آئوگنبورگ (قلعه چشمان)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت محصول

96,000 تومان

ناموجود