1

به تاریکی رهی زن چون سپیده

شناسه محصول: book-1401-10-2-1-130 دسته: , تاریخ انتشار: 12 دی 1402تعداد بازدید: 1145
قیمت محصول

80,000 تومان

موجود

جزئیات بیشتر

وزن 150 گرم
ابعاد 20 × 14 × 0.5 سانتیمتر
قوانین استفاده

خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آماده‌سازی می‌شود.

  • دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادام‌العمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
  • بست‌ بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
  • تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
توضیحات مختصر محصول
به تاریکی رهی زن چون سپیده

کتاب به تاریکی رهی زن چون سپیده نوشته جناب آقای محمدجواد دارابی را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

بسم الله الرحمن الرحیم
الله به کل شیء علیم

به نامش، جهانش، منور شود

کرات و کیانش همه زر شود

زمین و زمانش به آنی کز امرش، به پلکی ز چشمش، برای رضایش،
ز چشم خمارش، به خاری ز پای عزیزش نه! به میخی یا به تیغی به طولی ز ابدای زمانش، شوند چشم خمارش، که جایش دهند، زمین و زمان برایش دهند.
که بعدش، به این کارش کند او افتخارش
که روزی، به جایش، به خاکش، بمالد ز روی مثالش، برایش، شود همان خدایش، که بیند ازش نور ستایش
به توصیف کمم زان ذات اقدس، کَمَک گفتم
یقین دانم من گمراه که کم گفتم،
به وصف بی مثالش مانده ام، چون الکنم من، به شب مانم. چه دانم؟ چون زبانم قاصر است، مثال لالی ام، کورم چون شَوَم، به توصیف کمش!
یا که غره چون شوم یا ستایم به متنم، به شرمی بگیرم دو دستی، سرم!
خلاصت کنم، رهایت کنم یا صدایت کنم! چه دارم و چه ندارم و یا چه! نمی دانم
کجا بودیم؟ کجا هستیم؟ جدا هستیم؟ فنا هستیم، چرا سربه هوا هستیم
گرفتی مطلبم؟! یا نه؟
تو ای یارم، همه جانم، قرین جسم بی روحم توانی؟
که گویم راز خود بهر تو ای دانا به اسرارم،
چنین خوارم، چنان زارم که بیزار از همه کارم.
مرا این حالتم، علت بباشد
ز یک ترسی، به اسراری رسیدم
ز بعدش، به دورش، چون یک پیله تنیدم
رهیدم، دویدم، خزیدم، پریدم، ولی نا گه به رازش من رسیدم
کزش ترسی ندارم!
به یکباره به این نکته رسیدم: وَه! پلیدم! وه پلیدم! وه پلیدم!
به یکباره به گوشم این شنیدم، تو چون گویی درونم این چنین گفت،
تو گویی چون به دریا، این تنم شست
تو ای موجودِ از خاکت هم آلود، که غرق در گناهی چون شب و روز
گرت گویم چگونه سویم آیی؟
نشانش اینکه خوف از من نمایی
سراسر تن به خاک آغشته گردان، همه اسرار عالم پشته گردان
ز بعد این ندایش شاد گشتم
سبکبالان به سویش باز گشتم
به سان عاشقی دیوانه گشتم
به دورش بال زنان، پروانه گشتم
با احساسی عمیق آکنده از شرم،
به خود گشتم برایش، خاک گشتم
تا برایش خاک گشتم، پاک گشتم

من از خاکم! چرا پاکم؟!
من از خاکم! چرا پاکم؟!
گمانم این بدانم چون، شنیدم یا شنفتم.
پیامش را بدیدم، کلامش را بخواندم
چون به جانم، آن گمانم.. صد هزاران بار شنیدم
که آغازم، فقط من خاک بودم
ز سِرَّش، به علمش نام گشتم
به وقتی، به دستی، غلت خوردم
به دُری، چو مومی، به امری، به آنی، و شاید به پلکی
به لطف آیه ی: کُن فَیکونی
به نوری! ز انوار وجودش، به آنی روز گشتم….
نگاهی بر من از مهرش بینداخت!
به یک جمله ز انوار وجودش، همه خاکم به یک جا نور پاشید
ز رحمانش مرا آدم صدا زد! تو گویی نقش خاکم بر سماء زد
بگفتا: به! چه خلقی آفریدم! مرا احسن بباید باشد این دم
کزین پس نام او آدم نهادم
که اشرف بر تمام مخلوقین است
وظایف بر همه است این دم سجودش
همه امرش شنیدند، سجده کردند
که بر خاکش همه بر خاک گشتند
چون عاشق بر رخش بی تاب گشتند
به امر حق همه، بر خاک گشتند

نمایش بیشتر
دیدگاه های کاربران
دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید
تعداد دیدگاه : 0 امتیاز کلی : 0.0 توصیه خرید : 0 نفر
بر اساس 0 خرید
0
0
0
0
0

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمه‌‌ای خودداری کنید.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “به تاریکی رهی زن چون سپیده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت محصول

80,000 تومان

موجود