1

رها

شناسه محصول: book-1401-10-2-1-176-4-5-33-13 دسته: , تاریخ انتشار: 9 اردیبهشت 1403تعداد بازدید: 992
قیمت محصول

180,000 تومان

موجود

جزئیات بیشتر

وزن 150 گرم
ابعاد 20 × 14 × 0.5 سانتیمتر
قوانین استفاده

خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید: برای محصولات دانلودی،لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت و هر گونه فروش در سایت های دیگر قابل پیگیری خواهد بود. برای کتاب های فیزیکی، بعد از ثبت جهت ارسال آماده‌سازی می‌شود.

  • دسترسی به محصولات دانلودی به صورت مادام‌العمر (طرح جلد، موکاپ، قالب صفحه آرایی، کاغذ دیواری)
  • بست‌ بندی با پکیج ضد آب برای ارسال کتاب های خریداری شده
  • تمامی کتاب های نشر متخصصان به صورت فیزیکی هستند.
توضیحات مختصر محصول
رها

کتاب رها نوشته سرکار خانم رها محمدی را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:
وقتی به خودم اومدم، فهمیدم باید برم مدرسه، همیشه ازش می‌ترسیدم. اولین روز مدرسه بود، من و مادرم رفتیم.
بچه‌ها با مادراشون بودن. من از ترس دست مادرم رو محکم گرفته بودم، مادرم بهم امید می‌داد.
ـ مامان؟
ـ جانم؟
ـ اینجا چیکار می‎کنن؟
ـ درس می‎خونن.
ـ ولی من نمی‎خوام درس بخونم، می‌ترسم.
ـ اینجا آدما بزرگ می‌شن. تو نمی‎خوای بزرگ بشی؟
همین لحظه خانومی‌ اومد طرفم.
ـ دخترم وقت اینه با بچه‌ها صف وایستی.
ـ شما کی هستین؟
ـ ناظم، می‎تونیم دوستای خوبی باشیم.
من واقعاً می‌ترسیدم. دوست نداشتم از مادرم جداشم.
به مادرم نگاه کردم.
ـ اینجا بهت خوش می‎گذره، بهت قول میدم دوستای خوبی پیدا کنی و تنها نباشی.
بعد از صف وارد کلاس شدیم.
دختری روی نیمکت کنار من نشسته بود و نگام می‌کرد.
ـ تو هم از اینجا می‌ترسی؟
ـ مگه تو هم می‌ترسی؟
ـ آره خیلی، ولی مادرم بهم قول داد که اینجا بهم خوش می‎گذره و دوستای جدیدی پیدا می‌کنم.
ـ اسمت چیه؟
ـ رها. اسم تو چیه؟
اونم گفت که اسمش نیلوفره.
به هم قول دادیم همیشه کنار هم باشیم و کنار هم درس بخونیم. ما سر هر چیزی با هم مسابقه می‌ذاشتیم، این باعث پیشرفت ما می‌شد. تا کلاس چهارم تو یه کلاس کنار هم بودیم، ولی سال پنجم موقع تقسیم کلاسا من کلاس ب و اون کلاس ج. هردومون شوکه شدیم، ما خیلی خواهش کردیم کلاسمون باهم باشه، اما فایده‌ای نداشت.
این آخرین سالی بود که دور از هم درس خوندیم. اول راهنمایی تو یه مدرسه ثبت‌نام کردیم و کلاسمون یکی شد و روزهای خوبی کنار هم داشتیم. عید نوروز بود؛ خانوادم تصمیم گرفتن که همراه خانواده خاله اینا بریم مشهد، چند روزی بمونیم و بعد بریم خونه یکی از اقوام تو شهر کاشمر.
دو روز مونده بود به عید، همراه پدر و مادر و خواهر کوچیک‌ترم (یاس) رفتیم خرید. تو بازار دو تا تنگ ماهی، دو تا سبزه و دوتا قرآن خریدیم. هرچی من می‎گفتم، یاس قبول نداشت و هرچی اون برمی‌داشت، من دوست نداشتم.
بالأخره عید رسید و ما همه با لباسای نو دورِ سفره زیبای هفت‌سین نشستیم. مادر و پدرم قرآن می‎خوندن و من و یاس یواشکی شیرینی و آجیل می‎خوردیم. دیگه لحظه‌های آخر بود که تلویزیون به صدا دراومد.
یا مقلب القلوب والابصار ….
و صدای شیپور تحویل سال تو اتاق پر شد. ما داشتیم روبوسی می‌کردیم و به هم تبریک می‎گفتیم که یهو چشممون به یه جا خیره شد. یاس داشت با عجله برای خودش شیرینی و میوه می‌ذاشت، زدیم زیر خنده. یاس بهم نگاه کرد، یکم خجالت کشید.
بعد از چند دقیقه، حالا نوبت چیه؟
اینو یاس گفت و با ذوق به بابا نگاه کرد.
پدرم قرآن رو باز کرد و پنج تا اسکناس تانشده به یاس داد و شش تا به من.
یاس پولو دید و چشاشو از حدقه درآورد و گفت:
ـ بابا؟ یعنی چی؟ تو این دختره‌ی لوسو بیشتر از من دوست داری؟ مگه من دختر بابا نیستم؟
بعد پولی که گرفته بود رو گذاشت رو سفره.
ـ حتی یه کوچولو از پولی که به عزیز دادی، کمتر نمی‎گیرم.
بهش نگاه کردم.
ـ یاسمن مگه من از تو بزرگ‌تر نیستم؟
ـ که چی؟ مهم اینه که بابا منو بیشتر از تو دوست داره.

نمایش بیشتر
دیدگاه های کاربران
دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید
تعداد دیدگاه : 0 امتیاز کلی : 0.0 توصیه خرید : 0 نفر
بر اساس 0 خرید
0
0
0
0
0

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید: فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید و بهتر است از ارسال نظرات چندکلمه‌‌ای خودداری کنید.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت محصول

180,000 تومان

موجود