کتاب نوزاد رها شده در انبار باروت – تاریخ نورولوژی از دیدگاه بیماری پارکینسون

کتاب نوزاد رها شده در انبار باروت – تاریخ نورولوژی از دیدگاه بیماری پارکینسون نوشته جناب آقای دکتر کاوه شفیعی را به صورت قانونی از سایت متخصصان خریداری کنید.

ارسال کتاب تا ده روز کاری.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

سخنی درباره‌ی این کتاب
بخت آن را یافتم که این کتاب را با دقت بخوانم. اثری از یک متخصص مغز و اعصاب که هم با درمان بیماران سروکار دارد و هم با آموزش دانشجویان. از آن مهم‎تر، از دوران دانشجویی دغدغه‌ی پژوهش داشته و ذهنش درگیر پرسش‎هایی بوده که شاید هنوز پاسخ بسیاری از آن‎ها را نیافته است. از هر فرصتی برای مطالعه‌ی مقاله‌ها و کتاب‎های مهم و آشنایی با مباحث جدید استفاده می‎کرد؛ تاآنجاکه من اطلاع دارم، آثار ساموئل بنجامین هریس، متخصص مغز و اعصاب، فیلسوف و نویسنده‌ی آمریکایی درباره‌ی مباحثی همچون عصب‌شناسی، دین، اخلاق، آزادی و اختیار توجه‌ او را به خود جلب کرد و باعث شد به این بیندیشد که رابطه‌ی علم با اخلاق چیست؟ آیا علم می‎تواند پاسخگوی مسائل اخلاقی باشد و از این طریق به بهبود زندگی بشر کمک کند؟ هریس می‎گوید، «درحالِ حاضر، بسیاری از دانشمندان درباره‌ی تکامل اخلاق و اصول نوروبیولوژیک آن، مشغول مطالعه‌‌‌‌اند. هدف اصلی پژوهش آنان این است که توصیف کنند انسان چگونه می‌اندیشد و چگونه رفتار می‎کند. هیچ‌کس انتظار ندارد علم به ما بگوید، چگونه باید بیندیشیم و چگونه باید رفتار کنیم. مناقشات بر سر ارزش‎های انسانی،‌ از نوع مناقشاتی است که علم رسما درباره‌ی آن نظری ندارد…. بحث من این است که پرسش‎های مربوط به ارزش‌های انسانی – معنا،‌ اخلاق و هدف والای زندگی – درحقیقت پرسش‎هایی هستند درباره‌ی افزایش نیک‎بودی هر موجود دارای آگاهی. بدین‌ترتیب این ارزش‎ها در واقعیت‎هایی تجلی می‎یابند که از نظر علمی قابل فهم‌‎اند:‌ واقعیت‎هایی چون هیجان‎های اجتماعی مثبت یا منفی؛ واکنش‎های تلافی‎جویانه مانند انتقام و قصاص؛ تأثیر برخی قوانین و سازمان‎های اجتماعی بر روابط انسانی؛ نوروفیزیولوژی خوشبختی و بدبختی و مواردی دیگر. مهم‎ترین این واقعیت‎ها در تعالی فرهنگ ما نقش دارند – همانند نقشی که واقعیت‎های علمی بهداشت روانی و جسمی داشته‌اند.»
ذهن دکتر شفیعی هنوز درگیر مسئله‌‎ای است که هریس به تفصیل در کتابش به آن پرداخته است، اما کتاب حاضر بر پایه‌ی دغدغه‌ی ذهنی دیگری نگاشته شده است. کتاب را که می‎خوانی، از همان آغاز درمی‎یابی که روح حاکم بر آن شرح‌حال تاریخ پرفرازونشیب پزشکی و نورولوژی است، ولی نویسنده پیش‎فرضی هوشمندانه دارد. اینکه تاریخ را انسان‎های خاص می‎سازند و برای شناخت تاریخ، باید شرح‌حال این انسان‎ها را با دقت بررسی کرد. چه‌بسا در تاریخ‎نگاری، زندگی واقعی این انسان‎ها و ابعاد وجودی‎شان نادیده گرفته شود. نویسنده برای معرفی این تاریخ، دست به گزینش می‎زند. بر اروپا تمرکز می‎کند و بعد به سراغ آمریکا می‎رود؛ زیرا می‎داند خاستگاه تکوین تاریخ پزشکی مدرن و نورولوژی، اروپا بوده است. و در اروپا سهم اصلی در تحول پزشکی و نورولوژی متعلق به دو کشور فرانسه و انگلستان است. آمریکا بعد از اروپا وارد صحنه شد.
نویسنده سه گروه را مخاطب خود می‎داند: پزشکان و استادان و دانشجویان پزشکی. سعی دارد توجه این سه گروه را به اهمیت داشتن نگاه تاریخی و شناخت داستان زندگی حرفه‌ای زنان و مردان بزرگی که در شکل‎گیری علم پزشکی و نورولوژی امروزین نقش داشته‌اند، جلب کند. در این کتاب کوشیده است تا در این زمینه دانشی را به این مخاطبان منتقل کند که بسیار باارزش بوده، ولی آموزش پزشکی در ایران به آن بی‎توجه بوده است. آنچه از دید من به این کتاب ارزش خاص می‎بخشد، درس‎هایی است که مطالعه‌ی این تاریخ و آشنایی با زندگی و دیدگاه‌های سرنوشت‎ساز این تاریخ‎سازان برای پزشکان و آموزش پزشکی ایران دارد.